نام طائری است، (آنندراج)، قره قاز، قوق، (از فرهنگ جانسون)، تیرهایی که در رودخانه می کوبند تا ماهی در میان آنها جمع شود، (از فرهنگ جانسون) (از اشتینگاس)
نام طائری است، (آنندراج)، قره قاز، قوق، (از فرهنگ جانسون)، تیرهایی که در رودخانه می کوبند تا ماهی در میان آنها جمع شود، (از فرهنگ جانسون) (از اشتینگاس)
صیاد ماهی، (ناظم الاطباء)، دامیار، سماک، عرکی ّ، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)، ماهی گیرنده و معرب آن ماهیجیر: چون سلیمان نبود ماهی گیر خاتم آورد باز دست آخر، خاقانی، ، به معنی ماهیخوار، (آنندراج)، مرغ ماهیخوار، رجوع به ماهیخوار شود، سگ آبی، (ناظم الاطباء)
صیاد ماهی، (ناظم الاطباء)، دامیار، سماک، عَرَکی ّ، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)، ماهی گیرنده و معرب آن ماهیجیر: چون سلیمان نبود ماهی گیر خاتم آورد باز دست آخر، خاقانی، ، به معنی ماهیخوار، (آنندراج)، مرغ ماهیخوار، رجوع به ماهیخوار شود، سگ آبی، (ناظم الاطباء)
حوض را گویند، (برهان) (آنندراج)، حوض و آبگیر، (ناظم الاطباء) : همیدون کوثر اندر ژرف ماهی دان تو بودی به خلوت هر شبی حور دگر مهمان تو بودی، فرخی، ، برج حوت را نیز گویند، (فرهنگ رشیدی) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) : چشمۀ خور به حوض ماهی دان آمد و درفگند شست آخر، خاقانی، ، آکواریوم، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)، محفظه ای با دیواره های شیشه ای که در آن ماهی و گیاهان و جانوران آبی نگهدارند زینت خانه یا به نمایش گذاشتن آن را
حوض را گویند، (برهان) (آنندراج)، حوض و آبگیر، (ناظم الاطباء) : همیدون کوثر اندر ژرف ماهی دان تو بودی به خلوت هر شبی حور دگر مهمان تو بودی، فرخی، ، برج حوت را نیز گویند، (فرهنگ رشیدی) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) : چشمۀ خور به حوض ماهی دان آمد و درفگند شست آخر، خاقانی، ، آکواریوم، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)، محفظه ای با دیواره های شیشه ای که در آن ماهی و گیاهان و جانوران آبی نگهدارند زینت خانه یا به نمایش گذاشتن آن را
که شاه چیند، که شاه برگزیند و انتخاب کند، منتخب، منتخب از ثمار، (یادداشت مؤلف)، چین اول از میوه و جز آن، بار اول که معظم میوه یا نیکوتر از آن چیده شود، چیدن برگزیدۀ میوۀ درختی را
که شاه چیند، که شاه برگزیند و انتخاب کند، منتخب، منتخب از ثمار، (یادداشت مؤلف)، چین اول از میوه و جز آن، بار اول که معظم میوه یا نیکوتر از آن چیده شود، چیدن برگزیدۀ میوۀ درختی را